آنچه در این مقاله میخوانید [پنهانسازی]
چکیده
مقالهٔ حاضر با عنوان «دانشآموزان تیزهوش منظمتر هستند یا بینظمتر؟» به بررسی این پرسش میپردازد که دانشآموزان با تواناییهای فکری بالا در مقایسه با همتایان عادی، از نظر نظمِ یادگیری و خود-تنظیمی چگونه عمل میکنند. در این مقاله، مفاهیمی مانند خودتنظیمی، انگیزش، پیگیری هدف و بینظمی نیز مورد توجه قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که وضعیت نظم در میان دانشآموزان تیزهوش یکسان نیست و عوامل متعددی تعیینکنندهاند.
مقدمه
در فضای آموزش و پرورش، دانشآموزان تیزهوش (یعنی کسانی که دارای تواناییهای شناختی، خلاقیت یا هوش بالا هستند) معمولاً به عنوان کسانی فرض میشوند که «منظمتر» هستند و به راحتی میتوانند از فرصتهای آموزشی بهره ببرند. اما آیا واقعاً این فرض همیشه صحیح است؟ آیا دانشآموزان تیزهوش بهطور کلی منظمتر هستند یا ممکن است بهخاطر ویژگیهای خاص خود، بینظمی بیشتری نیز نشان دهند؟
این مقاله تلاش میکند با بررسی پژوهشهای روانشناسی یادگیری، خودتنظیمی و انگیزش، به این پرسش پاسخ دهد. اهمیت این مسئله از آنجا ناشی میشود که نظم و ترتیب در فرآیند یادگیری بهعنوان عامل مهم موفقیت تحصیلی شناخته شده است؛ بنابراین شناخت دقیقتر وضعیت دانشآموزان تیزهوش میتواند به بهبود راهبردهای آموزشی و پرورشی کمک کند.
۱. تعریفها و چارچوب نظری
اولین گام، شفافسازی مفهوم «نظم» و «بینظمی» در بستر آموزشی است. از دیدگاه روانشناسی یادگیری، «نظم» را میتوان شامل مجموعهای از رفتارها دانست: برنامهریزی زمان، کنترل تکالیف، مدیریت توجه، بازبینی و بازاندیشیِ یادگیری. به بیان دیگر، دانشآموز منظم کسی است که علاوه بر توانایی یادگیری، بتواند خودتنظیمی (self-regulation) مناسبی از خود نشان دهد.
خودتنظیمی به معنای توانایی فرد در برنامهریزی، پیگیری، بازبینی و تنظیم مجدد رفتارها، افکار و انگیزش خود به منظور دستیابی به هدف یادگیری است. این مفهوم توسط دانشمندان روانشناسی آموزشی چون Barry J. Zimmerman مطرح شده است که دانشآموزان موفقتر معمولاً از شیوههای خودتنظیمی قویتری برخوردارند.
وقتی به پرسش «دانشآموزان تیزهوش منظمتر هستند یا بینظمتر؟» میرسیم، باید بررسی کنیم که توانایی شناختی بالا (تیزشاه بودن) به چه صورت با خودتنظیمی، انگیزش و رفتارهای یادگیری مرتبط میشود.
۲. ارتباط تیزهوشی و نظم
برخی پژوهشها نشان دادهاند که دانشآموزان تیزهوش سطح بالاتری از خودتنظیمی در یادگیری دارند. برای مثال، در مطالعهای مقایسهای، دانشآموزان تیزهوش در مقولههایی همچون «سازماندهی زمان»، «متاکنکاشی (بیشاندیشی بر فرآیند یادگیری)» و «جستجوی کمک» امتیازات بهتری نسبت به غیرتیزهوشان کسب کردهاند.

با این حال، این نتیجه به معنای قطعی و جهانی نیست. مثلاً همان مطالعه نشان داد که در برخی ابعاد مانند «تنظیم تلاش (effort regulation)» یا «تفکر انتقادی (critical thinking)»، تفاوت معناداری میان تیزهوشان و غیرتیزهوشان دیده نشد یا حتی در برخی موارد امتیاز دانشآموزان غیرتیزهوش بالاتر بود.
همچنین، در اطلاعیه موسسهٔ پژوهش در حوزهٔ تیزهوشان آمده است که:
«برخی دانشآموزان تیزهوش ممکن است بدون استفاده از شیوههای خودتنظیمی قوی، به موفقیت دست یابند؛ زیرا توانایی شناختی بالا تا حدی این شکاف را پوشش میدهد».
بنابراین، داشتن هوش بالا به خودی خود تضمینکننده نظم بیشتر نیست، بلکه شرایطی چون انگیزش، چالش مناسب، اولویتهای یادگیری و حمایت محیطی نیز دخیلاند.
۳. چرا ممکن است برخی دانشآموزان تیزهوش «بینظمتر» باشند؟
الف) کاهش انگیزش یا چالش کم: اگر درس یا تکالیف برای دانشآموز تیزهوش به اندازه کافی چالشبرانگیز نباشد، ممکن است انگیزهاش کاهش یابد و بهجای پیگیری منظم، به کشش حداقلی بسنده کند.
پژوهشها هشدار دادهاند که فقدان اولویت یادگیری ممکن است مانع شکلگیری خودتنظیمی شود.
ب) تمرکز بر استعداد بهجای تلاش: نظریه «ذهنیت ثابت/رشد» (fixed vs. growth mindset) مطرح میکند که اگر دانشآموزان تیزهوش باور کنند موفقیتشان صرفاً ناشی از هوش ذاتی است، ممکن است هنگام مواجهه با چالش یا شکست، تلاش کم یا بینظمی بیشتری نشان دهند. (گرچه این پژوهش بهطور خاص در این زمینه در دانشآموزان تیزهوش فراوان نیست، اما از جهت روانشناسی کاربردی مفید است)

ج) کافی نبودن آموزش مهارتهای خودتنظیمی: بسیاری از دانشآموزان تیزهوش ممکن است به سادگی موفق شوند بدون اینکه مهارتهایی چون برنامهریزی، ترتیبدهی، بازبینی و … را بیاموزند؛ به عبارت دیگر، چون «هوش» جایگزین خودتنظیمی شده است، ممکن است این توانمندی بهخوبی شکل نگیرد.
مطالعه موسسهٔ فوق میگوید: «برخی دانشآموزان تیزهوش هنگامی که یادگیری برایشان بسیار آسان است، تلاش، سازماندهی و سایر فعالیتهای خودتنظیمی را کمتر بهکار میگیرند».
د) کمالگرایی و تبعات آن: در برخی دانشآموزان تیزهوش، کمالگرایی بالا دیده میشود که میتواند منجر به تأخیر در شروع کار، ترس از شکست یا اجرای ناقص تکالیف شود. این شرایط میتواند نظم را مختل کند.
۴. ترکیبی از نظم و بینظمی: شواهد و عوامل میانجی
به نظر میرسد وضعیت به این صورت است که دانشآموزان تیزهوش به طور کلی نمیتوانند همواره منظمتر باشند؛ بلکه برخیشان منظمترند، برخی دیگر بینظمتر، و تفاوتها به عوامل زیر بازمیگردد:
سطح چالش یادگیری: هر چه چالش مناسبتر باشد، انگیزش برای پیگیری منظم بیشتر خواهد بود.
آموزش و تجربه مهارتهای خودتنظیمی: توانایی برنامهریزی، زمانبندی، بازبینی و درخواست کمک مؤثر است.
ویژگیهای شخصیتی: مثلاً انگیزه درونی، پیگیری هدف، استقلال، انعطافپذیری. در پژوهشی آمده است که در دانشآموزان تیزهوش، «خودتنظیمی آگاهانه» (conscious self-regulation) از طریق هوش عمل کرده است ولی رابطه مستقیم چندانی ندارد؛ یعنی هوش بالا مستقیماً به نظم بیشتر منتهی نمیشود، بلکه از مسیرهای واسطهای مانند انگیزش یا برنامهریزی است.
سطح محیط آموزشی و فرهنگی: محیطهای خانواده و مدرسه که خودتنظیمی را تقویت کنند، احتمال نظم بیشتر را افزایش میدهند.
تفاوتهای فردی: برخی دانشآموزان تیزهوش ممکن است در برخی ابعاد نظم قوی باشند (مثلاً سازماندهی زمان) اما در برخی دیگر ضعیفتر (مثلاً تلاش مداوم، بازبینی). مثال: در مطالعهای دانشآموزان تیزهوش در بعد «تنظیم تلاش» نسبت به غیرتیزهوشان ضعیفتر بودند.
مسئله «بینظمی مختلط» (mixed dysregulation): به این معنا که بعضی دانشآموزان تیزهوش ممکن است در برخی حوزهها بسیار منظم باشند اما در برخی دیگر بهدلیل تنوع علاقه، خستگی یا انگیزش پایین، بینظمی نشان دهند.
بیشتر بخوانید:آزمونهای سمپاد – ورودی دهم: گذر از دروازه استعدادهای درخشان
۵. پیامدهای آموزشی و پرورشی
از منظر کاربردی، پرسش این است که اگر برخی دانشآموزان تیزهوش ممکن است بینظمتر نیز باشند، چه کنیم؟
یکی از راهکارها، آموزش صریح مهارتهای خودتنظیمی (مثل هدفگذاری، زمانبندی، بازبینی یادگیری، درخواست کمک) است. پژوهشها نشان دادهاند که این مهارتها میتوانند موفقیت تحصیلی را ارتقاء دهند.
فراهم آوردن چالش مناسب: اگر کارها بیش از حد آسان باشند، دانشآموز تیزهوش احتمالاً انگیزش کاهش یافته و ممکن است نظم را کنار بگذارد. بنابراین طراحی تکالیف و پروژههای چالشی اما قابل انجام اهمیت دارد.
بازبینی نقش معلم و خانواده: معلمان و والدین باید نه تنها به توانایی شناختی دانشآموزان توجه کنند، بلکه به نحوهٔ یادگیری، مهارتهای خودتنظیمی، انگیزه و میزان چالششان نیز.
ارزیابی منظم و فیدبک: فراهم آوردن فرصت برای دانشآموزان تا برنامهشان را بازبینی کنند، روند یادگیریشان را پایش کنند، اشتباهات را شناسایی و اصلاح نمایند، به نظم یادگیری کمک میکند.
تشویق تغییر ذهنیت به سمت رشد (growth mindset): به دانشآموزان تیزهوش کمک میکند که باور کنند تواناییشان تنها به هوش ذاتی محدود نیست بلکه میتوان آن را با تلاش، بازاندیشی و مهارتهای خودتنظیمی ارتقاء داد.
نتیجهگیری
پرسش «آیا دانشآموزان تیزهوش منظمتر هستند یا بینظمتر؟» را نمیتوان با یک پاسخ «همیشگی منظم» یا «همیشگی بینظم» خلاصه کرد. پژوهشهای روانشناسی نشان دادهاند که به رغم آن که برخی دانشآموزان تیزهوش از مهارتهای خودتنظیمی خوبی برخوردارند و در بسیاری ابعاد نظم بیشتر نشان میدهند، اما این وضعیت در همهٔ ابعاد و برای تمامی دانشآموزان تیزهوش صادق نیست.
عواملی مانند میزان چالش، آموزش مهارت خودتنظیمی، حمایت محیطی، ویژگیهای فردی و روانشناختی نقشی کلیدی دارند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که دانشآموزان تیزهوش به احتمال بیشتر در برخی حوزهها منظمتر هستند، اما ممکن است در برخی دیگر بینظمی یا عدم پیگیری نشان دهند؛
بهویژه اگر مهارتهای خودتنظیمی در آنها بهخوبی پرورش نیافته باشد یا محیط یادگیریشان چالش مناسب نداشته باشد. از منظر عملی، تأکید بر آموزش خودتنظیمی، طراحی چالشبرانگیز، و حمایت محیطی میتواند نقش مؤثری در ارتقاء نظم یادگیری در میان دانشآموزان تیزهوش ایفا کند.
منابع و رفرنسها:
۱. Nacaroğlu، O.، Kızkapan، O.، & Bozdağ، T. (2020). Investigation of Lifelong Learning Tendencies and Self-Regulatory Learning Perceptions of Gifted Students. Education & Science, 46(205), 113-135.
۲. Nacaroğlu، O.، Bektaş، O.، & Tüysüz، M. (2021). Examination of Science Self-Regulation Skills of Gifted and Non-Gifted Students. Journal on Efficiency and Responsibility in Education and Science, 14(4), 231-246.
۳. Çerezci، Ö.، Dağlıoğlu، H. E.، & Koçak، C. (2022). The predictive power of motivation on self-regulation skills of gifted preschooler. Journal of Gifted Education and Creativity, 9(4), 351-367.
۴. Korkmaz، İ. (2022). An Investigation of Self-Efficacy, Locus of Control, and Academic Procrastination as Predictors of Academic Achievement in Students Diagnosed as Gifted and Non-Gifted. European Journal of Education Studies.
۵. Rismberg، R.، & Zimmerman، B. J. (1992). Self-Regulated Learning in Gifted Students. Roeper Review, 15(2), 98-101.
۶. سایت موسسه: Using Self-Regulated Learning to Reverse Underachievement in Talented Students.
منابع ایرانی:
۷. مقاله «مهارتهای خودتنظیمی در دانشآموزان تیزهوش»







